-
ازدواج نکنید.
سهشنبه 6 بهمن 1394 20:07
بدون پول ازدواج نکنید. چنان گرفتار معیشت می شوید که روزی هزار بار آرزوی مرگ می کنید و از کرده اتان اظهار پشیمانی خواهید کرد. مثل زندگی، ازدواج هم مال پولدارهاست. دیگر گذشت روزی که خدا روزی رسان بود. امروز نفس کشیدن هم هزینه دارد. امروز هیچ کس لقمه نان مجانی به دیگری نخواهد داد. روزی که جلوی خانواده سرافکنده می شوید و...
-
زنان از قدرت خود آگاهند.
سهشنبه 6 بهمن 1394 09:42
زنان می دانند که دارای چه قدرتی هستند. زنان امروز اهمیت چنین قدرتی را بیش از زنان گذشته می دانند. زنان می دانند که مردان از نظر جنسی به آن ها وابسته اند. زنان از این وابستگی و نیاز مردان احساس لذت و قدرت می کنند. این چنین احساسی، سادیستی یعنی در حد دیگرآزاری است و نوعی بیماری روانی محسوب می گردد که زنان علیه مردان...
-
قدرت زن، قدرت مرد
جمعه 25 دی 1394 19:31
زن از قدرت جنسی اش و مرد از قدرت جسمی اش در به اسارت کشیدن دیگری استفاده می کنند. از این رو، رابطه ی میان زن و مرد در طول تاریخ، یک رابطه ی جبری مبتنی بر قدرت و به تسلیم واداشتن دیگری ست. گرچه اسارت زن توسط مرد آشکار است، اما اسارت مرد در دستان زن، پنهان و ویرانگر است. شهوت، یعنی تنها چیزی که زن از آن برخوردار است،...
-
نسل بی تفاوت
یکشنبه 20 دی 1394 20:14
سال ۱۳۸۶ برف شدیدی در سراسر کشور بارید. حتی گاز خانه های بیشتر نواحی کشور قطع شده بود. در همین روزها من به اتفاق همسرم قصد رفتن به مهمانی را داشتیم. اما چون اولین تجربه ام در زمینهء رانندگی در هوای بسیار برفی بود و هرگز گمانش را هم نمی کردم، شروع به رفتن به مهمانی کردیم. هنوز پنج کیلومتر هم از خانه دور نشده بودیم که...
-
زن مثل زنبور و سوزن
یکشنبه 20 دی 1394 18:10
زن خوب، زخم هایت را مرحم می کند و زن بد، زخم هایی بر تو وارد می کند که جایی برای جبران شان نیست.
-
افسانه ها
جمعه 18 دی 1394 19:18
بچه هامونو باهاش خواب می کنیم و دیگران هم با اون ما رو خام می کنن.
-
نگاه زنان هم به مردان ابزاری است.
دوشنبه 14 دی 1394 09:00
می گویند نگاه مردان به زنان ابزاری است و آن هم تنها جنسی و آشپزی و بچه داری است. اما مگر نگاه زنان به مردان غیر ابزاری است؟ مردان برای زنان بیشتر از همه نقش پول را دارند و بعد سرپناه، نگهبان، پشتیبان، پدر فرزند، تامین کننده ی معیشت، تامین کننده ی آینده و ... . آری، نگاه هر دو به هم ابزاری است.
-
مهمان مردگان
سهشنبه 8 دی 1394 12:17
دانشجوی لیسانس که بودم، پنجشنبه ها و جمعه ها غذا نمی دادند. مثل خیلی از رفقا پول هم نداشتیم. تنها راه تغذیه ی ما غذای دانشگاه و خوابگاه بود. حتی صبحانه هم نمی دادند. به خاطر کمبود ویتامین های هزارگانه و ... دائما مریض می شدم و سرما می خوردم. بیشتر روزها به خاطر بی پولی صبحانه نمی خوردم یا حداکثر بیسکوییت ارزون قیمت یا...
-
این همه درس خوندم که چه؟؟؟
سهشنبه 8 دی 1394 11:55
یادمه تا چشم باز کردم کتاب دستم بود. این همه درس خوندم و بهترین نمره رو آوردم. تو کنکور سراسری رتبه تک رقمی و در مراحل بالا هم همین طور. اما بعد از فارغ التحصیلی هر کاری کردم نتونستم شغلی پیدا کنم. به هر در و دیواری زدم. تملق هر کسی رو کردم. دعا و نیایش و نذر کردم. اما تاثیری نداشتند. وضع مالی ام هر روز خراب تر می شد....
-
زندگی دردناک خواهرم
دوشنبه 30 آذر 1394 08:51
پانزده سالم بود و خواهرم که اولین فرزند از چندین فرزند خانواده بود، ازدواج کرد. اونقدر خواستگاراشو به بهانه های مختلف رد می کرد که در نهایت گیر یک آدم رذل و روانی اما ثروتمند افتاد. ملاک خواهرم در رابطه با شوهر، جوانی، شهری بودن، تحصیلات هم سطح و شخصیت اجتماعی بود. با صداقت باید گفت که هرگز ملاکش ثروت نبود اما از شانس...
-
شاید دارم به آرزویم نزدیک می شوم.
دوشنبه 30 آذر 1394 08:11
آرزویم مردن هر چه زودتر است. از مرگ نمی ترسم اما تنها ترسم از رنج و زجر کشیدن و بیماری و بیمارستان قبل از مرگ است. دلم می خواهد بدون درد بمیرم. چند روزی ست که به علت خوردن قرص های مسکن فراوان طی سالیان دراز، برای سردرد و افسردگی ام، کبد و کلیه و معده ام دچار درد زیاد و مشکل شده اند. شب ها از درد نمی توانم بخوابم. هر...
-
بر روی شان استفراغ خواهم کرد.
شنبه 21 آذر 1394 19:48
تمام آن چیزهایی را که از کودکی و به زور و جهالت به خوردم داده اند، به روی شان استفراغ خواهم کرد تا خود آنچه را که به من چشانده اند، بچشند.
-
لجن کشان
شنبه 21 آذر 1394 19:47
انسان ها به دو دسته اند: آن هایی که جامعه و جهان را به لجن می کشند و آن هایی که در لجن درست شده توسط دیگران دست و پا می زنند و تمام زندگی شان صرف این می شود که لجن دسته اول را بر دوش کشند.
-
وحشی بافقی – دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
شنبه 21 آذر 1394 19:30
گله مندی از خدا: همخواب رقیبانی و من تاب ندارم بیتابم و از غصه ٔ این خواب ندارم زین در نتوان رفت و در آن کو نتوان بود درماندهام و چاره ٔ این باب ندارم آزرده ز بخت بد خویشم نه ز احباب دارم گله ازخویش و ز احباب ندارم ساقی می صافی به حریفان دگر ده من درد کشم ذوق می ناب ندارم وحشی صفتم اینهمه اسباب الم هست غیر از چه زند...
-
پیروان گوش و زبان بسته
چهارشنبه 18 آذر 1394 20:47
آن هایی که فقط می شنوند و سخن دیگران را بدون تعقل تایید می کنند و اطاعت می ورزند، هیچ تفاوتی با گوسفندان ندارند، بلکه تنها تفاوت شان نوع ادای تاییدشان است که انسان به به می کند و گوسفند بَع بَع.
-
خودکشی یا قتل؟
جمعه 6 آذر 1394 13:12
آن دسته از بزرگان فکری شامل فلاسفه، نویسندگان، هنرمندان و ... که دست به خودکشی زده و می زنند، بیمار متولد نشده اند، افسرده متولد نشده اند و ناامید به دنیا نیامده اند؛ بلکه همگی آن ها با هزاران امید و آرزو پا بدین جهان گذارده اند و سال ها با همین امیدها و آرزوها به تفکر، نوشتن و ... پرداختند. اما این جامعه و ... بوده...
-
آیین همسر داری
جمعه 29 آبان 1394 19:58
پس از گذشت یک هفته از ازدوج مان، فهمیدیم که نه تنها هیچ گونه اشتراک فکری و سلیقه ای با یکدیگر نداریم، بلکه در نقطه ی مقابل و متضاد با یکدیگر قرار داریم. هر دوی ما عصبی، حساس، بهانه گیر و حاضر به کوتاه آمدن نبودیم. هر کدام از ما می خواست دیگری را مانند خود سازد. من که یک مرد ایرانی بوده و دلم می خواست همسرم عاشقم باشد...
-
اسارت یا تقدیر؟
پنجشنبه 28 آبان 1394 19:55
چیزی به نام تقدیر و سرنوشت وجود ندارد. تنها و تنها اسارت است. همه ی ما اسیر ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، خانوادگی و ... هستیم و تنها درون این ساختارهای از پیش تعیین شده نه بیرون از آن ها دارای اختیار و اراده ایم. تمام زندگی مان را باید تلاش کنیم تا از این ساختارهای جبری رها شویم که تنها آدم...
-
ما همیشه کارمان سواری دادن بود.
پنجشنبه 28 آبان 1394 19:55
زمانی که در خانه ی پدری بودیم، عصر عصر پدر سالاری بود. حالا که بزرگ شدیم و صاحب فرزند گشته ایم، دوران فرزند سالاری شد. هیچ وقت نوبت سالاری ما نبود. همیشه کارمان فقط سواری دادن بود. این هم یکی دیگر از ویژگی های نسل سوخته
-
تنها علت زنده ماندنم، فرزندم می باشد.
چهارشنبه 20 آبان 1394 11:24
اگر کودکی نداشتم که در قبال او احساس مسوولیت نمایم و اگر می دانستم که او در زندگی اش بدون من خوشحال خواهد بود، تا کنون چند سالی از خودکشی ام گذشته بود. روزهایم تکراری، بدون تفریح و سرگرمی، بدون امید به آینده ای روشن، بدون دوست و همراه خوب و لذت است و ثانیه ها را بدون امید و به بطالت و تکرار می گذرانم. بارها از خدا...
-
ایرانیان و دروغ
سهشنبه 12 آبان 1394 19:40
شاید هیچ ملتی به اندازهء ایرانیان دروغ گو و متظاهر نباشند. در دین زرتشت به عنوان یکی از قدیمی ترین ادیان ایرانی، بیشتر از همه به نفی دروغ و یا همان دروج به زبان اوستایی تاکید می شود و بیشترین تاکید بر راستی یعنی راست اندیشی، راست گفتاری و راست کرداری است. این نشان می دهد که ایرانیان از همان ابتدا دروغ گو و متظاهر بوده...
-
صادق هدایت – حاجی آقا
یکشنبه 3 آبان 1394 13:23
پند حاجی آقا به پسرش: « پسرم، اگر خواستی در زندگی ات موفق شوی، به نصیحت های من خوب گوش کن. توی دنیا دو طبقه مردم هستند: " بچاپ " و " چاپیده " . اگر نمی خواهی جزو چاپیده ها باشی، سعی کن که دیگران را بچاپی. سواد زیادی هم لازم نیست، آدم را دیوانه میکنه و از زندگی عقب میندازه. فقط سر درس حساب و سیاق...
-
صادق هدایت به زبان خودش
یکشنبه 3 آبان 1394 13:14
« من همان قدر از شرح حال خودم رم میکنم که در مقابل تبلیغات امریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چهکسی میخورد؟ اگر برای استخراج زایچهام است، این مطلب فقط باید طرف توجه خودم باشد گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجمین مشورت کردهام اما پیش بینی آنها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقه ٔ خوانندگانست باید...
-
همه ی فامیل تنهامون گذاشتند حتی خدا.
جمعه 1 آبان 1394 18:56
26 سالم بود که پدرم بیمار و ناتوان شد. دیگه سر کار نمی رفت. یعنی به خاطر عمل جراحیش نمی تونست که بره. هزینهء زندگی تمام برادرا و خواهرهای بزرگ و کوچیکم به گردن من افتاد که تنها شاغل و فرد بااراده ی خانواده بودم. اون هم در اوج تورم و گرانی آن سال ها. هم درس می خوندم و هم روزی سه جا از ساعت 6 صبح تا 11 شب کار می کردم....
-
عصب کُشی
پنجشنبه 30 مهر 1394 20:20
وقتی دندانمان درد می گیرد و دیگر قابل تعمیر نیستند، داندانپزشک دستور به عصب کُشی آن ها می دهد. انسان افسرده مانند دندان عصب کشی شده است. دیگر بعد از عصب کشی دردی را حس نمی کند. عصب ها و دردها برای درک خرابی عضوی از بدن هستند و نوعی هشدار و آلارم محسوب می شوند. وقتی هم که دیگر عصب دندان و یا هر عضو دیگری از بدن کشته می...
-
عشق چیست؟
پنجشنبه 30 مهر 1394 20:12
عشق نوعی خودفریبی و دیگر فریبی است. عشق آن گونه که بسیاری تعریفش می کنند نیست. عشق برای مرد فقط یک شهوت و هوس جنسی گذرا و برای زن یک نیاز عاطفی و وابستگی است. هر دو تنها برای نیازشان عشق می ورزند. تنها عشقی که وجود واقعی و ناگسستنی دارد عشق مادر به فرزندش می باشد. عشق یا همان نیاز شهوانی و عاطفی گذرا، قبل از وصال عاشق...
-
قلیان
پنجشنبه 30 مهر 1394 20:04
روزی، از روی افسردگی و مثل همیشه، اعصابم خراب بود. در حال قدم زدن در خیابانی تاریک و خلوت در زمستانی سرد بودم. از سرما تنم می لرزید. ناخودآگاه و بی اراده، به درون قهوه خانه ای روشن برای خوردن چای و گرم شدنم پناه آوردم. تا آن روز نمی دانستم قلیان کشیدن چه طعم و حالتی دارد. نگاهی به اطرافم انداختم. جمعیت زیادی در آن...
-
زنان به قله ای می مانند که باید فتح اشان کرد.
جمعه 24 مهر 1394 11:06
هیچ زنی جسم خود را تقدیم به هیچ مردی نمی کند مگر به دو شرط: 1. عشق و دل بستن، 2. اجبارهایی چون نیازهای مالی، ازدواج و ... . پس هیچ زنی برای رفع نیاز جنسی اش به هیچ مردی جسم خود را واگذار نمی کند. نیاز آن ها از نظر جنسی تنها زمانی ارضا می شود که به مردی دل بسته و قبل از آن، نیاز عاطفی شان برآورده شده باشد. زمانی هم که...
-
زنان از چشم چرانی مردان لذت می برند.
جمعه 24 مهر 1394 11:05
زنان از نگاه و توجه مردان به ویژه مردان زیبا و باوقار و جوان لذت می برند. چون نگاه مردان به خود را دلیل بر زیبایی خود می پندارند. زن ها شاید نمی دانند نگاه هر مردی به آن ها تنها از روی شهوت است و لا غیر نه تصدیق زیبایی شان. مردان به همهء زنان از روی شهوت می نگرند. هر زنی زیباتر باشد بیشتر و خیره تر او را نگاه می کنند....
-
صادق هدایت
جمعه 24 مهر 1394 11:04
صادق هدایت همچون ماده ی مخدره ای است که ابتدا به خاطر کنجکاوی و یا درد مشترک خود با او به سراغش می روی. وقتی یک یا دو جمله یا اثرش را خوانده ای، مانند همان ماده ی مخدره به ذهن و جسمت می نشیند. دیگر نمی توانی رهایش کنی. هر حرف او را حرف های دلت می پنداری. پس از مدتی چنان معتادش می شوی که مثل همان خوره ای که خود می...