علف های هرز

علف های هرز

اعترافات من
علف های هرز

علف های هرز

اعترافات من

جز که تسلیم و رضا کو چاره‌ای


عاشقم من بر فن دیوانگی / سیرم از فرهنگی و فرزانگی

چون بدرد شرم گویم راز فاش / چند ازین صبر و زحیر و ارتعاش

در حیا پنهان شدم هم‌چون سجاف / ناگهان بجهم ازین زیر لحاف

ای رفیقان راه ها را بست یار / آهوی لنگیم و او شیر شکار

جز که تسلیم و رضا کو چاره‌ای / در کف شیر نری خون‌خواره‌ای

(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر ششم)




نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد